Tuesday, May 01, 2012

تولد - شعر و تابلوی نقاشی از زری اصفهانی



تولد *
من دربهاربه دنیا آمدم
درسایه سار آن درخت توت قدیمی
درعطر شاخه های شسته ریحان
و بوته های نارس گندم
همزاد من قناری تنهایی بود
که پشت میله های قفس میخواند
نت های یک ترانه از یاد رفته را
گاهی هنوز هم
وقتی میان بوته های ترد علف راه میروم
از پشت یک حصار خیالی
آوازهای آن قناری کوچک را
از دوردست میشنوم
و در قلبم
نت های یک ترانه گمگشته درسکوت
تکرار میشوند

1 comments:

Anonymous said...

خیلی زیبا ست
عمر زری دراز باد!